Wednesday, June 24, 2009

افسوس


این کار را برای فراخوانی با عنوان رنگ های مقدس انجام دادم که در ایتالیا قراراست برگزار شود و موضوعش زمین بود....البته این کار بنا به دلایلی از جمله رخوت و غم این روزهایم نیمه ماند و به جایی فرستاده نشد...امروز آن را به گونه ای دیگر که با حال و روزم سازگار بود تمام کردم....
باقی حرف هایم را میگذارم برای دل ِخودم
*****
آبی آسمان,دلتنگ سبز ِ زمین است
باد میان آن دو آه میکشد"افسوس"ا
رابیندرانات تاگور


4 comments:

Unknown said...

چه تاگور وصف حال گفته
دوستم کارت زیباس نه مثل این روزها حتا اگه این روزها از روش رد شده باشه

RoozbehSh said...

اينجور موقعها چيز زيادي نميشه گفت.
ميشه گفت؟... نه نميشه.
ولي اينجور موقعها هميشه اينجوري نميمونه. قول ميدم

Hedieh said...

وقتی لباس سبزشو می دوختی ،تو چشمات پرِ امید بود
...
افسوس س س



رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند
به پای هرزه علفهای باغ کال پرست (محمدعلی بهمنی)ا

.sara said...

افسوس که در زمین ما، مادران برای سبز شدن مجبورن با خون خود، جوانه هاشون رو آبیاری کنند
:(
کارت از نظر هنری که مثل همیشه عالی و مفهومش که تاثیر دو روز شمال رفتن برای تمدد اعصاب را پوکوند