این طفلکیا جا مونده بودن . پست نشده بودن اینجا :)
بارنی:چیزه الن
الن:چیه بارنی؟
بارنی:چیزه-به نظر من تو خیلی زن جذابی هستی
الن :قبلا هم گفتی.ممنون
بارنی:میدونم.قبلا هم گفته ام.تو رستوران بهت گفتم؛مگه نه؟اولین چیزی که بهت گفتم همین نبود؟
الن:نه.اولین چیزی که بهم گفتی این بود:"صدفامونو امتحان کنین!ا
بارنی:منظورم بعد از اونیه که شناختمت.یه دفه که با هم در مورد چیزای خصوصی حرف زدیم
الن :اولین چیز خصوصی که بهم گفتی این بود:"تا حالا به همچین انگشتای خوشگلی توی لگن دستشوییم برنخورده بودم"ا
بارنی:خب.ببین من که جرج برنارد شاو نیستم.خودم فکر کردم استادانه اس-آبکی بود ؛نه؟
...........
از نمایشنامه ی عاقبت عشاق سینه چاک نوشته ی نیل سایمون/پرده ی اوّل