Tuesday, November 10, 2009

بي امضا مانده و بي نام ونشان چاپ شد






طراحي جلد براي مجموعه داستان؛ قصه هاي شهر جنگي/انتشارات سوره ي مهر/نوجوان
_ _ _‌ _
البته بي امضا چاپ شدن كار باعث شد كه بالاخره به فكر يك امضا براي تصويرسازي هام بيفتم؛كه الان گوشه ي سمت چپ ِ پايين كار به سختي ميتوانيد آن را مشاهده كنيد
;)


5 comments:

soodeh said...

کارت که مثل همیشه عالیه. کیفور شدم
بعد هلاک آن " هه "های دوچشم شکل لاله ی امضات شدم. مخصوصاً اون هه لاله ی واژگون. ایشالا امضات رو پای تابلوهای نمایشگات بینم(شد دو تا . حواست هست؟) راستی یه صبتی راجع به قالب و رنگ بندی جدید وبلاگت دارم که در یک فضای گفتمانی دیگه بهت می گم
:*

Neginete said...

Karaye jadid mibnam! modelaye jadid!
Harf nadare yani! zendeh baaaaad dokhtar

.sara said...

کارت یه حسی داره که تلخی عنوان کناب رو کمرنگ تر میکنه.. دوسش دارم
:*

Rouzbeh Hoseinabadi said...

خيلی خيلی خوبه واقعاً
امضات رو ولی نمی دونم چقدر خوبه
بيشتر لوگو محسوب ميشه تا امضا، که البته اين خوبه، ولی فکر می کنم مثلاً وقتی قرار باشه رو يه جايی مثل جلد کتاب بياد چه اتفاقی ميفته، جايی که آدم انتظار ديدن لوگوی انتشارات رو داره مثلاً

Seyed Mohamad Morakabian said...

بسیار زیبا
آفرین

بامهر