Saturday, November 15, 2008

لولو خورخورک

یک
لولو خورخورک ها یکی از انواع لولوها هستند,لولوهایی که شغل بسیار شرافتمندانه ای دارند,کار آنها خوردن روح آدمهایی است که بی بهانه خوشبختند, اگر روح شما لطیف و آرام و شکننده باشد,لولوخورخورک ها بدون معطلی آن را همچون یک چای قند پهلو هــــــورت می کشند و به داخل شکمشان می فرستند.در آنجا لولوخورخورک کوچک زندگی میکند که در آینده جانشین لولوخورخورک بزرگ خواهد شد.لولوخورخورک وقتی روح کسی رامیبلعد قسمت های چرک و ناجورش را خودش میخورد و باقی را برای لولوخورخورک کوچک میفرستد,لولوخورخورک کوچک قسمت های خوب روح را مثل آدامس آنفدرمی جود تا حسابی مچاله و بدشکل شوند بعد آنها را به بیرون تف میکند,اگر شانس با شما یار باشد می توانید آرام و سلانه سلانه خود را به تفاله های روحتان برسانید و آنهارا به امید اینکه با اتو صاف شوند از زیر دست و بال لولو خورخورک جمع کنید
دو
بار اولی که به یک لولوخورخورک برخوردم حسابی دست و پایم را گم کردم و وحشت تمام وجودم را فرا گرفت,لولوخورخورک هم بدون معطلی دهان سیاه و گشادش راباز کرد و روح مرا هورت کشید,هنوز نیمه ی روحم وارد دهانش نشده بود که نگاهی به سر تا پایش انداختم و با خودم فکر کردم چه قیافه ی بامزه ای دارد,آن همه اره و چکش و تیشه روی سرش چه کار میکند؟!به او میخورد اسمش ملیحه یا نازی باشد نه لولو!با این فکر پِقی زدم زیر خنده,لولوخورخورک که از خنده ی من جا خورده بود به سرفه افتاد و روح من صحیح و سالم به بیرون پرتاب شد و رفت سر جایش!...نفس راحتی کشیدم اما لولوخورخورک دست بردار نبود,حرصش گرفته بود, برای همین دوباره آمد طرفم و دهان گشاد و سیاهش را باز کرد ,دندان های جلویی اش را به روحم قلاب کرد و روحم را از بالا تا پایین ریش ریش کرد
به روحم نگاهی انداختم ...شبیه لباس های سرخپوستی شده بود ,به لو لو خورخورک نگاهی غضبناک انداختم و گفتم:پس بچرخ تا بچرخیم!..وبا روح ریش ریش شده ام شروع به چرخشی سماع گونه به دور خودم کردم ,البته تا جایی که به یاد دارم بیشتر شبیه چرخش پهلوانان در گود زورخانه بود تا سماع!ا
ومن چرخیدم و چرخیدم
چرخیدم و چرخیدم
..........
..........
وقتی از چرخیدن باز ایستادم لولوخورخورک دور سرم همچنان می چرخید و روح ریش ریش شده ام همچون دامنی از تور و پولک برق برق زنان در هوا شادمان پیچ و تاب میخورد,وقتی ثابت شدم لولو خورخورکی در کار نبود و روح ریش ریشم پایین پایم روی زمین افتاده بود
لبخند زدم
سه
و من پوست انداختم
چهار
این بار اگر لولوخورخورک را ببینم او را صدا خواهم زد و با خنده و شوخی به او خواهم گفت:نازی!تو چه قدر نازی

4 comments:

Anonymous said...

عالی بود هاله

Rouzbeh Hoseinabadi said...

و اين آيا عکس سونوگرافی يک لولوخوخورک می باشد ؟
:p

پريا said...

چند وقت پیش یه دونه از اون گنده هاشو دیدم.منم که از اون سوژه های تپل مپلم که روحشون جون می ده واسه جویده شدن.افتاد دنبالم.منم نه اینکه همش رژیم دارم عین چی گشنه ام بود.دهنم وا گردم یه گاز از گوشه روحش زدم.داد زد "آآآآآآآآآآخ سگ تو اون روحت پریا"تو نگو که روحش فندقی بود با روکش شکلاتی.یه دست به گوشش و اون یکی به پشتش در رفت از دستم.خلاصه اگه یه لولوخورخوره با روح گاز زده دیدی نخورش.مال منه.خبرم کن دورهمی بخوریم

Anonymous said...

لو لو خور خوره منو میخوووره
چه خبیثم هس
;)